هدف این مقاله، تعیین شرایط مختلفی است که یک نسل را میسازد. نویسنده با تمرکز بر روی نسل معروف به نسل Z، به بیان ویژگیهای نسلهای جدید میپردازد. او به عنوان یک معلم ادبیات، با ارائه نمونههای شخصی سعی در زنده کردن مقاله دارد. هدف او ثابت کردن این نکته است که توجه به عادتها و ویژگیهای نوجوانان به منظور تعلیم هر چه مؤثرتر آنها یک امر ضروری است.
نسل جدید و فناوریهای ارتباطی: بررسی تحولات نسلی در آموزش اروپا از نگاه یک معلم مجارستانی
نیاز به بازاندیشی درباره تفاوتها و روند متمایز نسل جوان (از حدود سال ۱۹۶۸ تاکنون)، به شکلی روزافزون در اروپا اهمیت یافته است. با توجه به شدت و سرعت رشد اطلاعات در قرن بیستویکم و گسترش فناوریهای ارتباطی (ICT) که هرگز از شتاب نمیافتند، ضروری است که این پرسش بنیادین، از منظر جهانی مورد واکاوی قرار گیرد.
این مقاله، تمرکز خود را بر دیدگاه مجارستانی قرار میدهد و سپس نگاهی فراگیرتر به افق اروپایی میاندازد. نویسنده، افزون بر پژوهش و تحقیق، آموزگاری است در رشتهٔ ادبیات و دستور زبان مجارستانی در یکی از دبیرستانهای حومهای خارج از پایتخت، تجربهٔ زیستهٔ او، فرصتی پدید آورده تا به متن، ارزشی افزوده و نگاهی شخصی ببخشد.
برتلان کومنکزی (۲۰۰۹) در پژوهشهای خود، الگوهای شناختیِ گوناگون را در تاریخ توسعهٔ انسانی تمایزگذاری کرده است. روش او، بر پایهٔ ارتباطات فرهنگی و با ارجاع به آثار هارولد اینیس (۱۹۵۱) و مارشال مکلوهان (۱۹۶۲ و ۱۹۶۴) شکل گرفته و به این نتیجه منتهی شده که تغییرات شناختی، حاصل دگرگونیهای عمیق در شیوههای ارتباطی و درک متقابل انسانهاست.
جامعهٔ آموزشی مجارستان، طی سالهای اخیر بارها با اصطلاحات «نسل جدید» و «چالشهای نو» مواجه شده است. در آغاز، توجه بر شناسایی واژگان کلیدی، تعریفها و ویژگیهای این نسل متمرکز بود؛ اما امروزه، آزمون شیوههایی که نسل تازه در کار و مشارکت برمیگزیند، ضرورتی اجتنابناپذیر یافته است.
از دیدگاه آموزشی و تجربیات من، تغییرات نسلی و گسترش فناوری ارتباطات، فرآیندهایی پیوسته و متوقفناشدنیاند. کافیست به حذف سیستم کاغذی نمرهدهی در مدارس بیندیشیم که ظرف تنها ۹ سال جای خود را به سامانههای دیجیتالی داد. همچنین، جایگزینی تلفنهای همراه سنتی با گوشیهای هوشمند در میان دانشآموزان، بهوضوح نشانگر دگرگونی سبک زندگی روزمره ایشان است.

تحقیق نسلها: نسل X، Y، Z
بهوضوح میتوان دید که رابطهای دوسویه میان فناوریهای ارتباطی و نسل جوان وجود دارد. جوانان، جامعه سنتی را دگرگون کردهاند و در عین حال، دنیای دیجیتال نیز آنها را تحت تأثیر قرار داده است. آنها زمان را بهگونهای متفاوت درک و تجربه میکنند، اوقات فراغت خود را به شکلی نو میگذرانند و دیدگاه متفاوتی نسبت به رباتها، مخاطبان، گفتوگوها و یادگیری دارند. در دهههای اخیر، کتابهای متعددی منتشر شدهاند که به بررسی تأثیر پدیدههای اجتماعی بر کودکی پرداختهاند. پل آریس (Paul Ariès) در سال ۲۰۰۰ در نوشتههای خود، «مکدونالدیزه شدن» را نوعی آشوب ناخودآگاه وسواسی توصیف کرد. او معتقد است که در دوران جهانیسازی، مکدونالد مانند مادری نامناسب عمل کرده که مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، بهویژه جوانان، را به سمت غذاهای یکسان و یکنواخت سوق داده است.
در مقابل، آنیتا وارنر (Anita Werner)، نویسنده سوئدی، در سال ۱۹۹۸ دیدگاه مثبتتری نسبت به تلویزیون ارائه میدهد و رویکردی جامع به این پدیده دارد. پژوهش او بر رابطه میان تلویزیون و توجه کودکان متمرکز است و تعامل عوامل مختلف را بررسی میکند (۱۹۹۹). وارنر تأکید میکند که برای رشد هویت و شایستگی کودکان و توانمندسازی آنها در درک واقعیت، باید به آنها فرصت داد تا تجربهها، ارتباطات و برداشتهای خود را شکل دهند. با این حال، امروزه تلویزیون بهتدریج جایگاه خود را از دست داده است. وقتی از دانشآموزانم میپرسم، پاسخ میدهند که بهندرت تلویزیون تماشا میکنند. در طول هشت سال تدریسم، اینترنت بهتدریج جایگزین تلویزیون شده و جایگاه آن را در زندگی روزمره گرفته است.
تفاوت نسلها و هویت نسل Z: نگاهی به نظریههای مانهایم و هاو و استراوس
کارل مانهایم (Károly Mannheim)، جامعهشناس برجسته، در سال ۱۹۳۸ مینویسد: «پدیده اجتماعی نسل، هویتی است که از طریق گروههای مرتبط شکل میگیرد و در بستر فرآیندهای تاریخی-اجتماعی جای میگیرد.» به عبارت دیگر، مانهایم معتقد است که نسل Z یا هر نسل دیگر، گروهی اجتماعی را تشکیل میدهد که سن به تنهایی آن را تعریف نمیکند. این گروه شامل افرادی است که در دوران بلوغ یا اوایل بزرگسالی با فرهنگی مواجه میشوند که از پیش وجود داشته و اغلب، شدت تغییرات این فرهنگ در ذهن آنها نقش بسته است (۲۰۰۷). مانهایم مفهوم نسل را مشابه مفهوم طبقه اجتماعی میداند و تأکید میکند که افراد متعلق به یک نسل، به ندرت تمایل به ترک آن دارند، مگر آنکه شرایط اجتماعی و فرهنگی به طور اساسی تغییر کند.
پژوهش هاو و استراوس (Howe and Strauss) در سال ۲۰۰۰ سه معیار اصلی را برای تعریف یک نسل، از جمله نسل Z، شناسایی کردهاند. معیار نخست، عضویت ادراکی است؛ به این معنا که فرد خود را به عنوان عضوی از یک نسل خاص، مانند نسل Z، احساس و درک میکند. معیار دوم، باورها و رفتارهای مشترک است که شامل ارزشها، باورها و الگوهای رفتاری مشترک در زمینههایی مانند خانواده، شغل، مذهب یا دیدگاههای سیاسی میشود. معیار سوم، تاریخ مشترک است که به وقایع تاریخی تأثیرگذاری اشاره دارد که در دوران کودکی و نوجوانی افراد یک نسل رخ داده و زندگی شخصی و جمعی آنها را شکل داده است. هاو و استراوس معتقدند که تاریخ، نسلها را تغییر میدهد و نسلها نیز بر تاریخ تأثیر میگذارند. آنها این رابطه را به حرکت پاندول تشبیه میکنند: دورههای بیداری و اکتشاف، به دنبال بحرانها و سپس پیشرفتهای تاریخی شکل میگیرند.

مککریندل و وولفینگر (McCrindle and Wolfinger) در سال ۲۰۱۰ بر اهمیت تجربههای مشترک افرادی که در یک دوره تاریخی مشخص متولد شدهاند، تأکید میکنند. این تجربهها شامل دانش فنی و رویدادهای تاریخی است که هویت نسلها، از جمله نسل Z، را شکل میدهند. آنها به جای تمرکز بر تعریف زیستشناختی نسل، ترجیح میدهند مفهوم نسل را از منظر اجتماعی بررسی کنند. تمایز میان نسلها از این جهت اهمیت دارد که تفاوتهای بیننسلی اغلب ریشه اصلی چالشها در همکاری، زندگی مشترک و برقراری ارتباط هستند. علاوه بر این، تفاوت نسلها در انگیزهها، تصمیمگیریها، عادات خرید و الگوهای مصرف نیز خود را نشان میدهد.
ماریا توروکسیک (Mária Törőcsik) در سال ۲۰۱۱ به تجربههای مشترک گروههای همسن (همزاد) اشاره میکند که بر تمام جنبههای زندگی یک نسل تأثیر میگذارد. این تجربهها میتوانند نگرش و رویکرد افراد یک نسل را تغییر دهند. به باور او، اعضای هر نسل، از جمله نسل Z، از طریق تجربههای مشترک دوران نوجوانی، فرهنگ مشترک، شرایط اقتصادی، رویدادهای جهانی، بلایای طبیعی، قهرمانان، دشمنان مشترک، سیاستها، فناوری و سایر عوامل شکلدهنده به هم پیوند میخورند. این عوامل در نهایت هویت یک گروه سنی را، با مفهومی جامعهشناختی، تعریف میکنند.
| نسل آلفا |
نسل Z (ملت فیسبوک) |
نسل Y
(بومیان دیجیتال) |
مهاجران دیجیتال | نسل انفجار زاد و ولد (نسل بزرگ) | |
|
|
|
|
|
|
|
|
||||
| · آنها دنیا را بدون اینترنت نمی شناسند |
|
|
|||
|
|||||
|
|
||||
|
|
|
|||
|
|
|
|||
|
|||||
|
|
||||
|
|||||
|
|||||
|
|||||
|
|
|
|||
|
|||||
|
|||||
|
|||||
|
|||||
|
|||||
|
|||||
|
|||||
|
|
||||
|
|
||||
|
|||||
|
|
||||
|
|||||
|
|||||
|
|||||
شکل ۱. ویژگیهای نسلها. ( بر اساس ناگی و زاکلی Nagy & Székely، ۲۰۱۲؛ ناگی، ۲۰۱۶ )
اما سال به سال متفاوت است: مقالههایی از قبل وجود دارند که تفاوتهای نسلی که در بالا اشاره شد را به روشهای مختلف تعریف کردهاند. اندراس بودا ( András Buda ) ( ۲۰۱۳ ) تعاریفی را شرح میدهد که پرنسکی ( Prensky ) ( ۲۰۰۱ ) در مقالهاش با نام بومیهای دیجیتال، مهاجران دیجیتال ارائه کرده است – یک روش نوین برای نگاه کردن به خودمان و کودکانمان. او میخواهد به جای دستهبندی سنی و دوگانه، شاخصهای کیفی استفاده از فناوریهای دیجیتالی را مد نظر قرار دهد و توجه به تفاوتهای میان این شاخصها را توصیه میکند. از اینرو، او طیفی از نقشهای ممکن از « پناهنده دیجیتال » و « کاوشگر دیجیتال » تا « مخترعین دیجیتال » و حتی « معتاد دیجیتال » را ارائه میدهد. علاوه بر این، جدیدتر، تحقیق ۲۰۱۳ از اصطلاح اپلیکیشنهای نسلها که اپهای نسلی نامیده میشود، استفاده میکند.
مفهوم نسل Z و ویژگیهای آن:
نسل Z: بومیان دیجیتال و ویژگیهای منحصربهفرد آنها
نسل Z، که با عناوینی چون «پساهزارهها»، «نسل فیسبوک»، «بومیان دیجیتال»، «سوئیچرها»، «بچههای داتکام»، «نسل نت»، «نسل آی»، «نسل سی (ارتباط)»، «نسل دی (دیجیتال)» و «نسل آر (مسئولیت)» شناخته میشود، شامل افرادی است که اکنون (تا سال ۲۰۲۵) بین ۱۴ تا ۲۵ سال سن دارند. این نسل به دلیل رشد در دنیایی مملو از فناوریهای دیجیتال، ویژگیهای متمایزی دارد که آنها را از نسلهای پیشین متمایز میکند.
حوالی سال ۲۰۰۰، پژوهشهایی درباره این نسل نوظهور منتشر شد. دان تپسکات (۱۹۹۸/۲۰۰۱) و مارک پرنسکی (۲۰۰۱) از پیشگامان مطالعه درباره نسل Z بودند. تپسکات، که اصطلاح «نسل شبکه» را ابداع کرد، معتقد بود که این نسل درک عمیقی از ابزارهای الکترونیکی دارد و به راحتی از آنها استفاده میکند. پرنسکی در سال ۲۰۰۱ با معرفی مفهوم «بومیان دیجیتال» در مقابل «مهاجران دیجیتال»، از تحولی عظیم در رفتارها و فرهنگ این نسل سخن گفت. او تأکید کرد: «دانشآموزان امروزی همگی بومیان زبان دیجیتال هستند و به طور طبیعی با کامپیوتر، بازیهای ویدیویی و اینترنت ارتباط برقرار میکنند» (Tóbi، ۲۰۱۳، ص ۱۱۱). در مجارستان، برنامه Schoolnet در سالهای ۱۹۹۶-۱۹۹۷ با فراهم کردن دسترسی مدارس راهنمایی به اینترنت، زمینهساز شکلگیری نسل شبکه شد. به گفته پیتر فهر، این برنامه به تمام مدارس راهنمایی مجارستان امکان اتصال به شبکه را داد.
تحقیقات جودیت هورنیاک و پیتر فهر (۲۰۱۱) نشان داد که اصطلاح «نسل برخط» برای توصیف این گروه مناسبتر از «نسل شبکه» یا «بومیان دیجیتال» است. این پژوهش نشان داد که جوانان ۱۰ تا ۲۵ ساله زمان زیادی را صرف استفاده از کامپیوتر، چت و فعالیت در شبکههای اجتماعی میکنند. با این حال، سطح سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) آنها پایین است و زبان خاص ICT، عمدتاً به دلیل گسترش ارتباطات آنلاین، در حال شکلگیری است.
پروژه پکس (Pécs) در سال ۲۰۱۳، که با عنوان «ارتباطات علمی برای نسل» انجام شد، ویژگیهای کلیدی نسل Z را چنین توصیف کرد:
– فعالیت در رسانههای اجتماعی: نسل Z کاربران فعالی در شبکههای اجتماعی هستند و روزانه از این پلتفرمها برای ارتباط استفاده میکنند. و تأثیر شبکههای اجتماعی بر نسل Z بسیار زیاد است، با وجود اهمیت دیدارهای حضوری، ارتباطات آنلاین برای آنها به همان اندازه ارزشمند است.
– عادات مصرفی: این نسل به فستفود و نوشیدنیهای شیرین علاقه کمتری نشان میدهد، اگرچه برخی ممکن است گهگاه از آنها استفاده کنند. مصرف سیگار و الکل در میان آنها رایج است.
– وفاداری به برندها: برندها برای نسل Z اهمیت زیادی دارند. بر اساس مصاحبههای دقیق، گوشیهای هوشمند آیفون به عنوان یکی از برندهای محبوب آنها شناخته میشود.
– مصرف محتوا: نسل Z به محتوای فرهنگی با کیفیت بالا کمتر علاقهمند است و بیشتر به موسیقی و فیلمهای پاپ گرایش دارد. آنها اغلب محتوا را به صورت غیرقانونی دانلود میکنند و زمان زیادی را صرف گشتوگذار در اینترنت و تماشای ویدیوهای یوتیوب میکنند.
– نقش گوشیهای هوشمند: گوشی هوشمند برای نسل Z نه تنها ابزاری کاربردی، بلکه نمادی از اعتبار اجتماعی است. بر اساس مصاحبهها، عدم ارتباط مداوم با گروه همسالان میتواند به قطع کامل روابط منجر شود (Tóbi، ۲۰۱۳).
سوزان گرینفیلد (۲۰۰۹) در کتاب «در جستوجوی هویت در قرن ۲۱» مینویسد که کودکانی که به عنوان بومیان دیجیتال متولد شدهاند، احساسات و عملکرد مغزی متفاوتی دارند، زیرا کامپیوتر بخش جداییناپذیری از زندگی آنها شده است. آلوین تافلر (۲۰۱۰) نیز معتقد بود که بیسوادان قرن ۲۱ کسانی نیستند که خواندن و نوشتن نمیدانند، بلکه افرادی هستند که توانایی یادگیری مداوم ندارند. او سی سال پیش پیشبینی کرد که بدون این توانایی، نسل Z در دنیای اطلاعات گم خواهد شد و در حل مسائل روزمره و مدیریت روابط اجتماعی ناکام خواهد ماند.
(Molnár، ۲۰۱۰، ص ۳)

ویژگیهای نسل Z: نگاهی به رفتارها و چالشهای این نسل
آناماریا تاری (Annamária Tari) در کتاب خود با عنوان «نسل Z» (۲۰۱۱) ویژگیهای کلیدی این نسل را به شرح زیر بیان میکند:
۱. روابط خانوادگی ضعیفتر: نسل Z نسبت به نسلهای پیشین، روابط خانوادگی کمرنگتری دارد و پیوندهای خانوادگی سنتی در میان آنها کمتر دیده میشود.
۲. هوش اطلاعاتی در مقابل ضعف احساسی: این نسل در پردازش اطلاعات بسیار باهوش است، اما از نظر احساسی توانایی کمتری در تحلیل و مدیریت اطلاعات دارد.
۳. چالش تمرکز و حافظه: استفاده از اپلیکیشنهای چندکاره باعث شده است که دقت، تمرکز و توانایی به خاطر سپردن اطلاعات در بلندمدت برای نسل Z دشوار شود.
۴. خودشیفتگی رو به رشد: هدف اصلی بسیاری از افراد این نسل، برجای گذاشتن اثری از خود با استفاده از علایق و ترندهای جهانی است که نشاندهنده گرایش به خودشیفتگی است.
۵. تأثیر محتوای خشونتآمیز و غیراخلاقی: بازیهای ویدیویی خشن، برنامههای تلویزیونی با ارزشهای اخلاقی پایین و فقدان همدلی در رسانهها تأثیر منفی بر روان کودکان این نسل دارد.
۶. اهمیت بیش از حد به همسالان: نظرات و تأیید همسالان برای نسل Z بیش از حد ارزشمند شده و بر تصمیمگیریهای آنها تأثیر میگذارد.
۷. تفکر بصری و کاهش خلاقیت: تفکر بصری در این نسل رایج است، اما خلاقیت و تصویرسازی ذهنی در اولویت دوم قرار دارد. آواتارها و دنیای مجازی (مانند Second Life) بخشی از زندگی روزمره آنها شده است.
۸. کمبود خواب مزمن: بسیاری از افراد نسل Z به دلیل ترس از جا ماندن از اتفاقات (مانند فعالیت در فیسبوک و سایر پلتفرمها) از کمبود خواب رنج میبرند.
۹.زندگی شادتر با ارزشهای کمتر: نسل Z ممکن است زندگی شادتری داشته باشد، اما ارزشهای عمیق اخلاقی در آنها کمتر دیده میشود.
۱۰. تأثیر رسانهها و سلبریتیها: مدلها، سلبریتیها و افراد مشهور از طریق رسانهها تأثیر قابلتوجهی بر رفتار و انتخابهای این نسل دارند.
۱۱. روابط و گرایشهای جدید: روشهای نوینی برای دوستی و گرایشهای جنسی در میان نسل Z در حال ظهور است.
۱۲. تحول در آموزش: وظایف تحصیلی نسل Z نیازمند انگیزه، روشهای تدریس مؤثر، نقشهای جدید برای معلمان (حمایت از یادگیری مستقل)، اولویت کمتر به مطالعه سنتی، تأکید بر فعالیتهای فیزیکی و تشویق به همکاری و مشارکت است (Petry، ۲۰۱۴).
تجربه شخصی من این یافتهها را تأیید میکند. دانشآموزان نسل Z لزوماً کمتر مطالعه نمیکنند، بلکه نوع و روش مطالعه آنها متفاوت است. گیورگای فنیو (György D. Fenyő) در مقالهای در سال ۲۰۱۱ به تغییر عادات مطالعه در میان مجارستانیها اشاره میکند و راهبردهای مطالعه سنتی و مدرن را مقایسه میکند. من نیز این ویژگیها را به عنوان شواهد معتبر تأیید میکنم.
| “راهبردهای جدید مطالعه | مطالعه سنتی | |
| همزمان: اطلاعات زیاد در یک زمان | دریافت متن | گفتاری: بر اساس زبان عناصر زبان، کلمات، جملات |
| با سرعت و جهش | مسیر مطالعه | خطی |
| تمرکز بر روی عناصر منحصر به فرد
|
هدف از مطالعه | جهانی، درک کامل |
| شروع با عکس، متن در درجه دوم قرار دارد | انتظارات از خواننده | تفکر ساختاری |
| تمرکز بر روی خواننده است، نه نویسنده | فرآیند | اجزاء اطلاعاتی در ساختارها، پیدا کردن و درک معنی |
| سریع تر | سرعت مطالعه | عمیق تر، آرام تر |
شکل ۲. راهبردهای سنتی و جدید مطالعه. (Fenyő, ۲۰۱۱)
این مقاله ادامه دارد..












