چهار ستون مسئولیتهای کسبوکار: از بقای اقتصادی تا تأثیر اجتماعی
موضوع توسعه کار و کسب ( Business Development ) بسیار جالب است و ارتباط مستقیمی با مسئولیتهای اصلی مدیریت یک شرکت دارد. بیایید ابتدا این مسئولیتها را دستهبندی کنیم و سپس به ارتباط آنها با توسعه کسبوکار بپردازیم:
- مسئولیتهای اقتصادی ( Economic Responsibility )
این مهمترین و پایهایترین مسئولیت هر کسبوکار است. همانطور که گفتید، هدف اولیه یک بنگاه اقتصادی تأمین سودآوری پایدار است. اگر یک شرکت سودآوری نداشته باشد، بقای خود را از دست میدهد و نمیتواند هیچ مسئولیت دیگری را بر عهده بگیرد. بنابراین، تمامی اقدامات دیگر باید بر اساس این پیشنیاز اساسی برنامهریزی شوند. - مسئولیتهای قانونی ( Legal Responsibility )
هر کسبوکاری باید در چارچوب قوانین کشور فعالیت کند. رعایت قوانینی مانند قانون تجارت، مالیاتها، قوانین تأمین اجتماعی و قوانین کار الزامی است. این مسئولیت، ساختاری قانونی به فعالیتهای شرکت میبخشد و از بروز مشکلات حقوقی و جریمهها جلوگیری میکند. - مسئولیتهای اخلاقی ( Ethical Responsibility )
تعهد به اصول اخلاقی و رفتارهای مسئولانه، بخش مهمی از اعتمادسازی بین شرکت و جامعه است. رفتارهای غیر اخلاقی میتواند اعتبار شرکت را به خطر بیندازد و حتی به از دست دادن مشتریان یا همکاریهای تجاری منجر شود.
- مسئولیتهای داوطلبانه (Discretionary Responsibility)
وقتی سه مسئولیت اولیه بهدرستی اجرا شوند، شرکتها میتوانند در سطحی بالاتر به مسئولیتهای اجتماعی بپردازند. این مسئولیتها شامل پایبندی به اصول پایداری محیطزیستی، ارتقاء کیفیت زندگی کارمندان و مشارکت در توسعه جامعه میباشد.
ارتباط با توسعه کاروکسب
توسعه کار و کسب در واقع فرآیندی است که بهبود تمامی این مسئولیتها را ممکن میسازد. (Business Development) به معنای ایجاد استراتژیهای جدید، شناسایی فرصتهای تازه، بهبود روابط با مشتریان و تقویت زیرساختهای موجود است.
اهداف کلیدی توسعه کار و کسب شامل موارد زیر میشود:
- گسترش بازار: شناسایی بازارهای جدید و دستیابی به مشتریان بالقوه.
- نوآوری در محصولات و خدمات: بهبود یا ایجاد محصولات و خدمات جدید برای پاسخ به نیازهای متغیر مشتریان.
- همکاریهای استراتژیک: ایجاد همکاری با سایر شرکتها برای گسترش تأثیرگذاری و سهم بازار.
- بهینهسازی فرآیندها: افزایش کارایی، کاهش هزینهها و بهبود عملکرد داخلی.
به همین دلیل، توسعه کار و کسب نقشی اساسی در تقویت همهجانبه مسئولیتهای یک سازمان ایفا میکند.
۱. توسعه پایدار کسبوکار (Sustainable Business Development)
توسعه کار و کسب صرفاً به معنای افزایش درآمد یا گسترش بازار نیست؛ بلکه باید بهگونهای باشد که اهداف بزرگتر اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را نیز در نظر بگیرد. این نگرش که تحت عنوان توسعه پایدار کسبوکار مطرح میشود، تأکید میکند که:
- فعالیتهای اقتصادی شرکت نهتنها باید سودآور باشد، بلکه به پایداری منابع طبیعی نیز آسیب نرساند.
- شرکتها در قبال جوامعی که در آن فعالیت میکنند، مسئولیت اجتماعی دارند. بهعنوان مثال، مشارکت در پروژههای عامالمنفعه یا بهبود کیفیت زندگی کارکنان.
- توجه به تعادل بین رشد اقتصادی و رعایت اصول اخلاقی. توسعه “به هر قیمتی” دیگر پذیرفتهشده نیست.
۲. چرخه عمر سازمانها و اهمیت یادگیری
همانطور که اشاره کردید، سازمانها معمولاً مسیر زیر را طی میکنند:
- ایجاد: شروع فعالیتها
- طفولیت: عبور از موانع اولیه
- رشد سریع: افزایش درآمد و گسترش بازار
- بلوغ: رسیدن به اوج کارآیی و اعتبار
- رکود یا سقوط: اگر سازمان نتواند بهروز شود، روند افول آغاز میشود.
تجربه تاریخی نشان داده است که غرور نسبت به موفقیتهای گذشته و اصرار بر همان روشهای قدیمی، اغلب منجر به سقوط میشود.
راهحل چیست؟
برای اینکه بتوانیم از دوران اوج عبور کنیم و به سمت سقوط نرویم، نیاز است که استراتژیهای کلیدی را پیاده کنیم. در ادامه، به راهحلها و اصولی که میتوانند در این مسیر کمک کنند، اشاره میکنم:
۱. یادگیری مداوم و تطبیق با تغییرات
همانطور که اشاره کردید، موفقیت بدون یادگیری مداوم میتواند منجر به سقوط شود. بنابراین:
- مدیران و کارکنان باید همواره در حال آموزش باشند. ایجاد برنامههای یادگیری و توسعه مهارت برای کارکنان و رهبران ضروری است.
- تحلیل بازار و روندها: سازمانها باید همیشه تغییرات بازار، فناوری و نیاز مشتریان را بررسی کرده و به سرعت خود را با آنها تطبیق دهند.
۲. توسعه کار و کسب در شرایط سخت اقتصادی
همانطور که گفتید، بحرانها فرصتهای پنهانی برای رشد ایجاد میکنند. در شرایط سخت اقتصادی:
- نوآوری و تنوع: خدمات و محصولات جدید توسعه دهید که نیاز بازار را هدف قرار دهد.
- حفظ کیفیت: در سختترین شرایط، کیفیت خدمات یا محصولات نباید قربانی شود.
- برنامهریزی بلندمدت: به جای کوچک کردن سازمان، باید با شناسایی فرصتها، برنامههایی بلندمدت برای توسعه تدوین شود.
۳. شناخت و خلق فرصتها
فرصتها محور توسعه کار و کسب هستند. برای این منظور:
- فرصتیابی سریع: سازمانها باید تیمی مختص شناسایی فرصتهای جدید بازار داشته باشند.
- خلق فرصتها: از طریق نوآوری یا ورود به حوزههای کمتر رقابتی، فرصتهای جدیدی برای خود ایجاد کنید.
- تصمیمگیری سریع و جسورانه: پس از شناسایی فرصتها، نباید زمان زیادی برای تصمیمگیری تلف شود.
۴. ترکیب مدلها و ساخت رویکرد شخصی
همانطور که اشاره کردید، هیچ مدل جهانی ثابتی برای توسعه وجود ندارد. بهترین رویکرد این است که:
- مدلهای موجود را مطالعه کنید، اما آنها را مطابق با شرایط خاص سازمان خود سفارشیسازی کنید.
- از تجربههای موفق و ناموفق داخلی و خارجی درس بگیرید، اما در نهایت یک رویکرد خاص و ترکیبی برای خود بسازید.
۵. دوری از غرور ناشی از موفقیت گذشته
یکی از مهمترین موانع توسعه کار و کسب، اطمینان به روشهای قدیمی موفقیت است. برای جلوگیری از این خطر:
- بازبینی منظم استراتژیها: موفقیت گذشته باید بهعنوان تجربهای برای الهام گرفتن، نه بهعنوان تضمینی برای آینده، در نظر گرفته شود.
- فرهنگ انعطافپذیری: سازمان باید فرهنگی باز داشته باشد تا پذیرای تغییرات و نوآوری باشد.
جمعبندی و نگاه به آینده:
برای آنکه توسعه کار و کسب به شکلی پایدار و مداوم انجام شود:
- همواره آماده یادگیری و تغییر باشید.
- در شرایط سخت به فرصتهای جدید بیندیشید و جسورانه عمل کنید.
- مدل خاص و منحصربهفرد خودتان را طراحی کنید.
- غرور نسبت به موفقیتهای گذشته را کنار بگذارید.
تحول در تفکر استراتژیک: توسعه کسبوکار در دنیای پیچیده و دیجیتال
۱. تحولات در پیشبینی آینده و مدیریت عدم قطعیت
از پیشبینی به مدیریت سناریو و فراتر از آن:
- در گذشته، امکان پیشبینی آینده با دقت نسبی وجود داشت.
- سپس برنامهریزی بر اساس احتمالات به میان آمد؛ یعنی پیشبینی چندین گزینه احتمالی.
- بعدها “برنامهریزی سناریو” بهعنوان راهکاری معرفی شد، تا در صورت بروز هر یک از سناریوها آمادگی وجود داشته باشد.
- اکنون در دنیای “VUCA” (نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام)، حتی طراحی سناریوها نیز دشوار است. سازمانها باید بر انعطافپذیری و ساخت آینده تمرکز کنند.
۲. مکاتب جدید تفکر استراتژیک
مکاتب نوین مانند “Learning School”، “Environmental School” و “Configurational School” بر این اصول تاکید دارند:
- بهرهگیری از فرصتهای موجود و تبدیل آنها به مزیت رقابتی.
- ایجاد آینده به جای پیشبینی آن. به عبارت دیگر، سازمانها باید بر اساس فرصتها، آیندهای مطلوب خلق کنند.
- این تغییر پارادایم، کسبوکارها را به سمت توسعه انعطافپذیر و نوآورانه هدایت کرده است.
۳. اهمیت دیجیتالی شدن و هوش مصنوعی در توسعه کار و کسب
دیجیتالی شدن (Digitalization):
- معماری سازمان باید مبتنی بر فناوریهای دیجیتال طراحی شود.
- دیجیتالی شدن به معنای افزایش سرعت، دقت و کارایی در تمامی سطوح سازمان است.
هوش مصنوعی (AI):
- در سطح استراتژیک: برای تحلیل دادهها و پیشبینی روندها جهت طراحی استراتژیهای موثر.
- در سطح مدیریت میانی: برای بهینهسازی فرآیندهای تصمیمگیری و مدیریت منابع.
- در سطح عملیات: برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها.
۴. فرصتها به عنوان محرک توسعه
- در دوران جدید، فرصتها نهتنها باید شناسایی شوند، بلکه خلق نیز شوند.
- شکار فرصتها: سازمانها باید توانایی شناسایی روندهای بازار و نیازهای پنهان مشتریان را داشته باشند.
- خلق فرصتها: از طریق نوآوری در محصولات و خدمات و ورود به حوزههای جدید.
- تبدیل فرصت به ارزش: استفاده از مزیتهای کلیدی سازمان برای بهرهبرداری از فرصتها و خلق ثروت.
۵. معماری سازمانی مبتنی بر فناوری
- لازم است که معماری سازمانی بر پایه تکنولوژیهای مدرن بازطراحی شود.
- بهکارگیری تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات (ICT) و هوش مصنوعی، بخش جداییناپذیری از هر استراتژی توسعه است.
- معماری سازمانی دیجیتال: توانایی ایجاد ارتباطات بین سیستمها، فرآیندها و دادهها را برای تحقق کارایی و اثربخشی فراهم میکند.
جمعبندی و پیشنهاد عملی
برای توسعه موفقیتآمیز کسبوکار در دوران VUCA، (نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام) باید:
- رویکردهای استراتژیک جدید را اتخاذ کنید که بر ساخت آینده و بهرهگیری از فرصتها متمرکز است.
- دیجیتالی شدن و استفاده از هوش مصنوعی را در تمامی سطوح سازمان پیاده کنید.
- فرصتهای موجود را شناسایی کرده و فرصتهای جدید خلق کنید.
- معماری سازمانی خود را مبتنی بر فناوریهای نوین بازطراحی کنید.
بنابراین لازم است، اکنون هر بیزینس و هر توسعهای که میخواهیم در سازمانمان انجام دهیم، از خودمان این پرسش را بپرسیم: چگونه میتوانم با استفاده از هوش مصنوعی، مدیریت دانش و فناوری اطلاعات و ارتباطات این توسعه کار و کسب را معماری کنم بهگونهای که بتوانم از مزایای این تکنولوژیها بهره ببرم؟
هدف این است که:
- چابکی سازمان را افزایش دهیم.
- هزینهها را به شدت کاهش دهیم.
- بهرهوری و سودآوری را بالا ببریم.
- توان رقابت جهانی را در کسبوکارمان ایجاد کنیم.
- فرصت همکاری و شراکت با شرکتهای بینالمللی را فراهم کنیم.
چرا که اگر بخواهیم با شرکتهای خارجی شراکت کنیم، از ما انتظار دارند تا نشان دهیم که چگونه توانستهایم خود را با تکنولوژیهای روز همراه کنیم. این الزام اکنون جزء ضروریات توسعه کار و کسب ماست.
همچنین، با بهرهگیری از این مزایا مشاهده میکنیم که چگونه میتوان این توسعه را با هزینه کمتر و سرعت بیشتر اجرا کرد. حتی شناسایی فرصتهای بازار، چه در داخل کشور و چه در خارج، به طرز چشمگیری آسانتر شده است. در گذشته، اگر قصد داشتیم بفهمیم که آیا در کشوری مثل آفریقای جنوبی فرصتی برای کسبوکارمان وجود دارد یا نه، نیاز به سفرهای طولانی، هزینههای سنگین و ارزیابیهای وقتگیر بود. اما اکنون، با استفاده از فناوریهای مدرن، بسیاری از اطلاعات لازم را میتوان به صورت مجازی به دست آورد. شاید تنها در مراحل نهایی تصمیمگیری نیاز به بازدید حضوری باشد.
بنابراین، در چهار سطح اصلی سازمانی ضروری است که از فناوریهای نوین بهره ببریم:
- معماری سازمانی: طراحی ساختار سازمان بر اساس هوش مصنوعی و دیجیتالی شدن.
- استراتژیهای سازمانی: شکلدهی استراتژیها بر اساس فناوریهای اطلاعات و هوش مصنوعی.
- مدیریت: استفاده از فناوریها در سطح مدیریت برای بهبود فرآیندها و تصمیمگیری.
- عملیات اجرایی: افزایش کارایی و اثربخشی عملیات سازمانی از طریق فناوری.
استراتژیهای نوین در توسعه کسبوکار بر محور خلق ارزش پایدار:
یکی از مهمترین تغییرات در رویکردهای توسعه کار و کسب، تمرکز بر خلق ارزش پایدار در سه حوزه اصلی است:
- خلق ارزش اقتصادی (Economic Value Creation): استفاده از مدلهایی برای افزایش سودآوری و پایداری اقتصادی سازمان.
- خلق ارزش اکولوژیک (Ecological Value Creation): تلاش برای بهبود عملکرد سازمان در ارتباط با محیط زیستی که در آن فعالیت میکند.
- خلق ارزش اجتماعی (Social Value Creation): تضمین توسعه همزمان اجتماع و ارتقاء سطح زندگی ذینفعان.
مدلهای توسعه کسبوکار پایدار
با این دیدگاه، مدلهای مختلفی برای توسعه کار و کسب طراحی شدهاند که به چند گروه اصلی طبقهبندی میشوند:
۱. الگوهای درآمد و قیمتگذاری (Pricing and Revenue Patterns)
این گروه بر ایجاد درآمدهای بهتر و مدیریت موثر قیمتگذاری تمرکز دارد و شامل چهار مدل زیر است:
- Differential Pricing: ارائه قیمتهای متنوع بر اساس شرایط مختلف.
- Social Freemium: مدل ترکیب خدمات رایگان و پرداختی برای جامعه.
- Financing: جذب منابع مالی از طریق مشتریان.
- Subscription Models: فروش خدمات یا محصولات به صورت اشتراکی.
۲. الگوهای مالی (Financing Patterns)
این الگوها روشهایی را برای تأمین سرمایه مورد نیاز در توسعه کار و کسب ارائه میدهند:
- Crowdfunding: جذب سرمایه از طریق مشارکت جمعی.
- Microfinance: تسهیلات مالی خرد برای توسعه پایدار.
- Profit Reinvestment: استفاده مجدد از سود برای گسترش فعالیتها.
۳. الگوهای طراحی اکولوژیک (Eco-Design Patterns)
این دسته به بهینهسازی فرآیندهای مرتبط با اکولوژی اختصاص دارد:
- Green Resource Utilization: استفاده از منابع طبیعی به شکل پایدار.
- Resource Efficiency: ارتقاء بهرهوری منابع مصرفی.
- Sustainable Product Design: طراحی محصولات سازگار با محیط زیست.
- Renewable Processes: استفاده از منابع تجدیدپذیر.
۴. الگوهای چرخه بسته (Closed Loop Patterns)
این گروه به بهینهسازی استفاده از مواد اولیه و انرژی میپردازد:
- Waste Reduction: کاهش ضایعات تولید.
- Product Lifecycle Management: مدیریت چرخه عمر محصولات.
- Energy Efficiency: بهینهسازی مصرف انرژی.
- Recycling and Reusing: بازیافت و استفاده مجدد از مواد.
۵. الگوهای زنجیره تأمین (Supply Chain Patterns)
تمرکز این الگوها بر مدیریت منابع و بازارها به صورت کارآمد است:
- Inclusive Sourcing: تأمین منابع از کانالهای مسئولانه.
- Distribution Efficiency: مدیریت توزیع برای بهینهسازی هزینهها.
- Short Supply Chains: کاهش مسیرهای زنجیره تأمین.
۶. الگوهای حمایتی (Give-Back Patterns)
این دسته بر ارتقاء ارزش اجتماعی از طریق محصولات و خدمات تمرکز دارد:
- Buy-One-Give-One: حمایت از جامعه با خرید محصول.
- Data for Social Good: استفاده از دادهها برای بهبود شرایط اجتماعی.
۷. الگوهای کشف بازار (Access Provision Patterns)
این الگوها پیشنهادهایی را برای ورود به بازارهای جدید ارائه میدهند:
- Forgotten Markets: تمرکز بر بازارهای اجتماعی نادیده گرفته شده.
- Experience-Based Services: ارائه خدمات مبتنی بر تجربه.
۸. الگوهای اجتماعی (Social Mission Patterns)
این گروه مأموریتهای اجتماعی را برای تقویت اجتماع دربرمیگیرد:
- Empowerment Models: توانمندسازی گروههای اجتماعی برای تبدیل به نیروی کار بهرهور.
- Socio-Economic Development: ارائه خدماتی که به توسعه اقتصادی اجتماعی منجر شوند.
۹. الگوهای خدمات و عملکرد (Substance and Performance Patterns)
این الگوها بر تغییر رویکرد سازمانها از تولید صرف محصولات فیزیکی به ارائه خدمات و نتایج مشخص برای مشتریان تمرکز دارند. در اینجا، موفقیت در ارائه نتیجه و ارزش برای مشتری کلید اصلی است. مدلهای این گروه شامل:
- Pay-for-Success Services: مشتریان تنها برای نتایج موفق هزینه پرداخت میکنند.
- Product-Oriented Services: خدماتی که مکمل محصولات فیزیکی هستند.
- User-Oriented Services: طراحی خدمات برای بهینهسازی تجربه کاربران نهایی.
- Result-Oriented Services: تمرکز بر تحویل نتایج مشخص و ملموس.
۱۰. الگوهای شراکت و همکاری (Cooperative Patterns)
این گروه بر اهمیت درگیر کردن و همافزایی میان ذینفعان مختلف تاکید دارد. این الگوها بر ایجاد حس مالکیت و مسئولیتپذیری مشترک برای دستیابی به اهداف سازمانی متمرکز هستند:
- Cooperative Ownership Models: بهکارگیری سیستمی که در آن همه ذینفعان احساس مالکیت کسبوکار را داشته باشند.
- Integrated Collaboration Strategies: همگرا کردن نقشها و وظایف ذینفعان مختلف به سمت اهداف کلان.
۱۱. الگوهای جامعهمحور (Community-Based Patterns)
این الگوها از مرزهای سازمانی فراتر میروند و سعی میکنند منابع افراد و جامعه را در مسیر توسعه کسبوکار به خدمت بگیرند. تمرکز این مدلها بر تعامل گستردهتر با گروههای مختلف اجتماعی است:
- Sharing Models: تسهیل دسترسی جوامع به منابع سازمان.
- Community Engagement: جلب مشارکت جوامع محلی برای خلق ارزش.
اصول انتخاب و اجرای الگوها:
هنگام استفاده از این مدلها، چند نکته اساسی را باید در نظر گرفت:
- عدم وجود اولویت مطلق: هیچیک از این الگوها بهخودیخود نسبت به دیگری برتر نیست. انتخاب مناسبترین الگو به شرایط خاص سازمان بستگی دارد.
- استفاده ترکیبی از الگوها: برای دستیابی به مزایای جامعتر، تلفیق چند الگو توصیه میشود.
- زمینه و بستر اجرایی: عواملی نظیر بازار، فرهنگ، سطح تکنولوژی و نیازهای ذینفعان در اجرای این مدلها بسیار تعیینکننده هستند.
بازنگری در معماری و ساختار سازمانی
اجرای موثر این الگوها مستلزم بازنگری و تطبیق معماری سازمانی است. این بازنگری شامل:
- مرور ارزشها و استراتژیهای سازمان.
- بازطراحی ساختارها، فرآیندها و سیستمهای داخلی.
- ارتقاء سبک رهبری و سرمایه انسانی.
توسعه بدون رشد اندازه سازمان
این دیدگاه تاکید میکند که توسعه کسبوکار همیشه نیازمند بزرگتر کردن سازمان نیست. روشهایی مانند:
- ایجاد واحدهای کسبوکار مستقل (Business Units): بدون نیاز به افزایش مستقیم اندازه سازمان.
- شراکتهای استراتژیک (Strategic Partnerships): ورود به همکاری با دیگر سازمانها برای تحقق اهداف مشترک.
- برونسپاری (Outsourcing): واگذاری بخشهایی از عملیات به تامینکنندگان خارجی.
مدلهای توسعه کاروکسب بر اساس خلق ارزش در حوزههای اقتصادی، اکولوژیک و اجتماعی، ابزارهای متنوعی را برای سازمانها فراهم میکنند تا بتوانند به شکلی پایدار و متناسب با شرایط خاص خود پیشرفت کنند. این مدلها از تغییر تمرکز به ارائه خدمات و نتایج ملموس تا ایجاد شراکتهای استراتژیک و تعاملات جامعهمحور را شامل میشوند. با این حال، انتخاب و تلفیق صحیح این الگوها باید با توجه به زمینههای خاص هر صنعت، بازار، و سطح فناوری انجام شود. علاوه بر این، سازمانها برای بهرهبرداری از این الگوها نیازمند بازنگری در معماری سازمانی، استراتژیها، و فرآیندهای داخلی خود هستند. توسعه کسبوکار الزاماً به معنای بزرگتر کردن هسته سازمان نیست؛ بلکه میتواند با شراکت، برونسپاری و ایجاد واحدهای کسبوکار مستقل همراه باشد، تا ضمن حفظ انعطافپذیری، مسیر رشد و پایداری را هموار کند. این دیدگاه جامع امکان میدهد تا سازمانها بتوانند همزمان با ایجاد ارزش اقتصادی، به توسعه اجتماعی و زیستمحیطی نیز پایبند بمانند.
دکتر عبدالرضا حافظی/ اسفند ۱۴۰۳